ok
سايت گل- اولیور کان گلر استثنایی تیم ملی آلمان با همه افتخارات ملیاش به دلیل خصوصیات اخلاقی خاصي كه داشت هیچگاه فرد محبوبی حداقل در ورزشگاههای این کشور نبود. ماجراهای توهین و پرتاب پوست موز به او در شهرهای مختلف آلمان هر هفته ادامه داشت و تا زخمی شدن او هم پیش رفت. اما هیچکدام اینها دلیلی نشد که اولیور کان رسالت و علاقه خود را به پوشیدن پیراهن تیم ملی فراموش کند.
او حتی وقتی بنا به تصمیم کلینزمن مجبور بود به عنوان ذخیره ینس لمان در آلمان انتخاب شود با همه ناراحتی و عصبانیت ذاتیاش حاضر شد در جام جهانی حضور داشته باشد و حتی در ضربات حساس پنالتی مقابل آرژانتین برای دلگرمی به رقیبش چند دقیقهای صحبت کند. در فوتبال دنیا و در سطح ملی بارها مسائلی از قبیل توهین به بازیکنان ملیپوش، اختلافات بر سر بازوبند و... پیش میآید ولی بازیکنان بزرگ کمتر سر این مسائل اختلافی به وجود میآورند. از لوتار ماتئوس در بایرن گرفته تا بالاک و جان تری و یا دیوید بکام هیچ دلیل حاشیهای آنها را از تیم ملی دور نگه نداشت. هرکس جای بکام بود و بعد از سال ۹۸ به خاطر اشتباهش در بازی با آرژانتین با انواع فحاشیها و سوت زدنها در ورزشگاه روبهرو میشد عطای بازی در تیم ملی را به لقایش میبخشید. اما او هیچگاه چنین نکرد و سرانجام در مقدماتی جام جهانی بعدی مقدمات حضور کشورش را با گل دقیقه 90 مقابل یونان فراهم کرد.
نکته جالب در مورد این کشورها این است که بر خلاف کشوری چون ایران هیچگاه در رسانههای رسمی و غیر رسمیشان سرودهای حماسی و شعارهای غیرت و تعصب شنیده نمیشود. اما همه مردم به وظایف ملی خود آشنا هستند و بدون افراط و اغراق برای وطنشان خدمت میکنند. اما در ایران، مدام شعارهاي قهرمانان و نامآوران و «چو ایران نباشد تن مباد» و... شنيده ميشود، ولي حداقل در عرصه فوتبال اين شعارها فاصلهاي بعيد تا واقعيت داشتهاند. اقدام مهدی رحمتی را در خداحافظی از تیم ملی از هر زاویه -چه با اصول حرفهای و چه با اصول غیرت و تعصب- نگاه کنیم به هیچ عنوان هضم و درک آن امکانپذیر نيست.
زمانی ابوطالب طالبی ساعتهای متمادی خود را در سونا انداخت و به دیوار زل زد تا حدود ۲۰کیلو وزن کم کند و یک مدال برنز برای کشتی ایران در المپیک بگیرد. زمانی تختی در عین ناآمادگی بنا به درخواست مردم راهی المپیک شد تا دل مردم را شاد کند. اگر آن حرکتها حرفهای نبود لااقل غیرت و تعصب را میشد از آن مشاهده کرد. زمانی نیز وحید هاشمیان فکر کرد که در تیم ملی به او نیازی نیست و از او استفاده نمیشود، طبق یک تصمیم حرفهای از تیم ملی خداحافظی کرد. اما همان بازیکن وقتی دید در شرایط حساسی حضورش میتواند چارهگشا باشد با یک تلفن رئیس فدراسیون وقت برگشت و مقابل قطر موفق به گلزنی شد.
اصول حرفهای و غیرتی فوتبال در این مسائل خلاصه میشود. همان وحید هاشمیان را مورد مواخذه قرار میدادند که سرود ملی را نمیخواند. آیا وطنپرستی در وجود امثال وحید هاشميان بیشتر نمایانگر است یا آنها که هنگام پخش سرود ملی فریاد میزنند، اما وقتی تیم ملی به آنها نیاز دارد جاخالی میدهند و به بهانه خستگی از اردو کناره میگیرند؟ متاسفانه ستارههای کاغذی فوتبال ایران که بارها کلمه فوتبال حرفهای شده را تکرار میکنند تنها از این فوتبال حرفهای دریافت قراردادهای سنگین را یاد گرفتهاند.... وگرنه نه شباهتی به گذشتگان خود دارند که برای پوشیدن پیراهن تیم ملی از جان مایه میگذاشتند و نه اصول اخلاقی خارجنشینها را الگو قرار دادهاند.
مردم ایران انتظار دارند در ازای چنین پرداختها و پولهایی کمی علاقه به سرزمین و وطن هم وجود داشته باشد. مایه تعجب است که در مصاحبه نگارنده با دانیل داوری که هیچگاه ایران را ندیده، عشق به مردم و سرزمین ایران مشاهده میشود اما یاران وطنی ما...
:: برچسبها:
عکس ,
عکس ,
مطلب ,
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1