یادداشت ویژه: یکی از آخرین سوپرکلاسیکوها /شاید عدالت در راه است!

2013/2/25 17:21:00

72

بارسا بازی را ۱-۰ بنفع خود شروع میکند چون میداند ۰-۰ آنها را به مرحله بعد خواهد برد پس احتمال دارد از همان ابتدا ، بازی را به اصطلاح بکشد و آنرا از ریتم و نفس بیاندازد

هیوا حکمتی | فوتبال نویس و تحلیل گر

سایت گل -

۱- سالها پیش کسی به شوخی  و جد می گفت اینکه آلمانها نمیتوانند دریبل بزنند و همه فوتبالشان پاس های راست و مستقیم است دلیلش اینست که خودشان راست هستند و بلد نیستند که دروغ بگویند .دریبل و فریب و تکنیک مال کشورهای لاتین است که زندگی شان هم انباشته شده از حقه و کلک و نیرنگ .

جدا از داوری  در باره جمله آن عزیز در خاک رفته نکته نفهته در این یاد آوری آنست که فرهنگ ها چقدر درتربیت و شکل گیری مدل فوتبال یک کشور تاثیر دارند. آیا بعنوان مثال میتوان گفت بازیکنی که در زمین فوتبال به چپ نگاه می کند و به راست پاس میدهد سیاستمداران همان دولت هم به چپ راهنما میزنند و به راست می پیچند؟عدم شفافیت در تعیین جهت . پیچاندن بازیکن مقابل یا پیچاندن یک ملت ؟

 ۲- فرهنگ ها همه به یک شکل عمل نمیکنند بسته به جغرافیا و تنوع ،عملکرد های متفاوتی دارند .تفاوت ها و تضاد های فرهنگی در دو محیط متفاوت نتایج متفاوتی را رقم می زند در یکجا سبب غلبه فرهنگ غالب [ نه الزاما برتر ] و در جای دیگر باعث شکوفایی فرهنگی جدید و پویا می شود.

 از نقطه نظر دیگر میتوان مثال ملموس تری زد در همین  فوتبال آلمان ، بیشتر آدم های فرهنگی - جلو برنده ها - پیروز شده اند در فوتبال ایران آدم های فرهنگی بیشتر شکست خورده اند و پیروزی با عقب برنده ها بوده . عقب برنده ها سنتی نیستند، عقب می برند . سنتی ها درجا می زنند اما عقب برنده نیستند.

برایان گلانویل فوتبال نویس بریتانیایی شصت سال می شود که مشغول نوشتن است آدمی که اصولی رشد کرد ، ریشه داد ، دوام پیدا کرد و ثمر داد کسی که آبروی ورزشی نویسی وطنش است و دارای ارج و قرب و احترام فراوان . در همین لندن برایان ، چند خیابان آنطرف تر ، سوپر مارکت های ایرانی نشریه ایی را میفروشند احتمالا با تیراژ صد و برگشتی پنجاه . در یکی از صفحات ثابت این نشریه مردی با چهره ایی خندان و سبیل های سیخکی  مشغول خاطره نویسی ست . همسن ، همردیف و همتراز گلانویل - شاید بالاتر -  هشتاد ساله با شصت سال سابقه روزنامه نگاری کسی که جنبش مدرن روزنامه نگاری ورزشی را در ایران بوجود آورد ثمره اش شده  سیاسی نویسی دست دوم برای پیچاندن سبزی خانم های در غربت که آقایشان هوس قرمه سبزی وطنی را کرده . چرا استاد ؟ استاد بی تقصیر است ، جامعه و فرهنگ عقب برنده او را دفع کرده  ، برنتابیده . استاد ذره ذره در حال آب شدن و از دست رفتن است .

 روزنامه نگار در وطن مانند هنری وینتر گلانویل وطنی را در کنارش ندارد.  در توسعه ناپایدار و جامعه کوتاه مدت کلنگی  با جان کندن و مرارتی زیاد خودش کلنگ اول را می زند و می زند و می زند ...اما ناگهان اجنبی پرست می شود ، پس رها می کند و پی امنیت می شود و نان مانند استاد نادیده اش ریشه در باد . بعدی هم می آید و کلنگ می زند در این تسلسل بی انتها این تلخی بی پایان . باقی بقای وطن پرستان بی مثال

۳- ال کلاسیکو حاصل دو فوتبال متفاوت از دو فرهنگ متفاوت با شباهت ها و  تفاوت های بسیارتراست . دو فرهنگی که به رشد و پویایی هم کمک کرده اند . هر دو کاتولیک یکی تحت تاثیر فرهنگ های متفاوت از کاستیایی  و باسک گرفته تا آندلسی  و مدیترانه ایی  دیگری تحت تاثیر فرهنگ رومی و بیزانسی بالنده شده توسط اصلاح گری پروتستانیسم اروپای غربی  .

 فرهنگ های متفاوت و فوتبالی متفاوت . این فقط یک مثال است ، به خود نگیرید . یک روز گرم تابستان ،ترافیک در مادرید ( تهران ) بیداد میکند . پارک های دوبله و بی نظمی در سطح شهر موج می زند . همه پرخاشگر و عصبی هستند .چند کیلومتر آنطرفتر در بارسلونا ( اصفهان ، تبریز ) نظم بهتری برقرار است چه در ترافیک و چه در سامان دهی شهری . مردم زیاد به پر و پای هم نمی پیچند .این نظم در فوتبال بارسا هم مشهود است حتی در سطح دو باشگاه هم این قضیه برقرار است روزنامه ها ، هوادارها کمتر در کار مدیریت بارسا ( اصفهان ، تبریز ) دخالت میکنند مدیریت با سازمان دهی و آرامش بیشتری کار میکند اما در مادرید ( تهران ) باشگاه پر از حاشیه است همه در کار هم و در کار مدیر دخالت می کنند روزنامه ها هزار و یک چیز می نویسند پر از پشت پرده و روی پرده همه دنبال سرنخ اند ، خط دهنده اصلی .

  این حاشیه و عدم حاشیه در میدان بازی دو تیم هم برقرار است . در مادرید (تهران ) بیکاری بیداد میکند جوانها تن به کارهای طاقت فرسا نمیدهند بدنبال خوشگذرانی و ثروت های باد آورده هستند باشگاه بدنبال آینده نگری نسیت فقط تمرکز باشگاه روی خرج کردن های هنگفت و جذب ستاره های سایر تیمهاست همه به کمتر از قهرمانی در همان سال اول راضی نیستند . عجول هستند برای قهرمانی برای زدن گل در همان دقیقه اول . در بارسلونا ( اصفهان ، تبریز ) بیکاری کمتر است جوانها بیشتر زحمت میکشند سعی می کنند راه پدر را ادامه دهند کشاورزی می کنند یا در بازار در حجره و مغازه ور دست استاد / صاحب مغازه / پدر  مشغول یادگیری فن و حرفه و درست کردن آینده ایی برای خودشان هستند در باشگاه هم بارسا آینده نگری میکند  جوانها را از سراسر ایالت جمع  کرده و مدرسه فوتبال خوبی تشکیل داده ، نمیخواهند یک شبه به همه چیز برسند قطره قطره ، آرام و پیوسته . مثل مدل بازی شان در زمین آرام و پیوسته جلو می کشند هیچ کس عجله ایی ندارد .در مادرید ( تهران ) همه بدنبال تجملات هستند دنبال زرق و برق زندگی و فخر فروختن به یکدیگر . ولخرج هستند حتی اگر چیزی هم نداشته باشند از خرج کردن ابایی ندارند  در بارسلونا ( اصفهان ، تبریز ) مردم فکر معاش و اقتصادی دارند بی خود و بی جهت خرج نمیکنند . فقط بر اساس نیاز دستشان در جیبشان می رود و بشدت به فکر آینده هستند. مردم دیگر به آنها میگویند خسیس اما خودشان قبول ندارند و می گویند ما مقتصد هستیم در میدان فوتبال هم بارسا خسیس است و از روی خساست توپ را فقط نزد خودش نگاه میدارد و راضی به بخشش اش به طرف مقابل نیست و ....

۵- در اسپانیا همه ناراضی اند از سیاست های دولت ازکمبود بودجه از ریاضت های اقتصادی که سهم عمده اش بر روی دوش مردم طبقه متوسط و ضعیف گذاشته شده از حذف خدمات عمومی و تبدیل آن به خدمات خصوصی از افزایش بی سابقه قیمت ها در چند وقت اخیر و  گرانی بی سابقه ، از فساد خانواده سلطنتی ، بالا کشیدن مالیات ها ، پرداخت نکردن کامل مالیات ها توسط بخش مرفه جامعه ، رشوه گیری ، فساد اداری . هر چهار نماینده اسپانیا در لیگ قهرمانان در آستانه حذف شدن هستند کسی به فوتبال توجهی ندارد همه به دو باشگاه پرطرفدار معترضند  که در  شرایط بد اقتصادی این پولها را از کجا می آورند و چطور خرج میکنند . مردم در خیابان هستند و شعار می دهند. آتشی زیر خاکستر

 ۵- حذف هر چهار نماینده اسپانیا  از لیگ قهرمانان جدی است . چند روز پیش هم در لیگ اروپا تیم دوم جدول لالیگا - اتلتیکو مادرید - بدست تیم میانه جدولی روسیه - روبین کازان - از دور بازیها کنار رفت . تنها لوانته مانده که به آنهم امید چندانی نمیرود . خیلی ها  خواهان عدالت بیشتری در لالیگا هستند باشگاههای ضعیف تر از وضع تقسیم درآمد ها ناراضی اند  چند صاحب باشگاه بدلیل هزینه های سنگین و وضعیت بد اقتصادی آماده فروش و واگذاری شده اند در سطح دو باشگاه بزرگ قضیه بشکل دیگری ست احتمالا سال آینده رئال و بارسا با تغییرات مدیریتی در همه سطوح مواجه خواهند شد پرز و راسل خواهند رفت .

مورینیو و شاید تیتو - بدلیل بیماری - جدا خواهند شد همه می خواهند  سطح رقابتی تری به لالیگا بازگردد در لیگ قهرمانان نشانه هایش از همین سال جاری دیده شده ، آنجا دموکراسی بهتری در جریان است . دموکراسی اروپایی می گوید چند سالی قدرت را در دست داشته باش سپس آنرا واگذار کن برو حزب / گروه / تیمت را بازسازی کن مجددا  برگرد و قدرت را در دست گیر. تیمهای آلمانی این بازسازی و شکوفایی اقتصادی را انجام داده اند و پس از چند سال با قدرت برگشته اند حالا گویا نوبت حکمرانی آنهاست با این اوصاف این ال کلاسیکو می تواند خط پایانی باشد بر ال کلاسیکو های پر شر و شور چند سال اخیر.

کلاسیکویی که یکطرفش مورینیو نباشد طعم ندارد اما داستان بارسا و مورینیو ادامه خواهد داشت ، حداقل در اروپا.  بیاد روزی پس از قهرمانی کوپا به همراه فن خال در میدان مرکزی شهربارسلون  ، مورینیو روی تراس رفت و رو به جمیعت انبوهی که گرد آمده بودند گفت امروز ، فردا و برای همیشه بارسا در قلب من خواهد بود... بله  دنیا هزار چرخ دارد از برادری تا برادرکشی اما حتی اگر روزی مورینیو مربی بارسا شد هیچ تعجب نکنید از این آدم همه چیز برمی آید او برای رسیدن به اهدافش با شیطان هم دست می دهد رئال و بارسا که چیزی نیستند

۶-  مادرید آماده هفته ایی سرنوشت ساز می شود هفته ایی که می تواند زمینه ساز تصاحب دو جام باشد یا سال را دست خالی برای آنان به پایان برساند سالی که در پایان آن آقای خاص به احتمال بسیار زیاد بطرف پارس یا لندن اسباب کشی خواهد کرد و کسی از لندن یا پاریس جای او را خواهد گرفت حتی گفته می شود اگر هر دو جام در همین هفته از دست رود او هفته آینده جایش را به کارنکا خواهد داد تا هم کمک اسپانیایی اش کمی آبدیده و ورزیده شود و همینکه خودش قبل از شروعی جدید یکی دو ماهی را استراحت کند اما بنا بر سرشت ذاتی اش می خواهد تا لحظه آخر خوب بجنگد .

* دو یک یک یعنی اینکه آنها حتما در نوکمپ و اولدترافورد گل میخواهند خوشبینی ژوزه در اینجاست که روبروی دو تیمی بازی میکند که دفاع کردن را خوب بلد نیستند و در زمینشان ناچار به بازی هجومی هستند و این دست اسپشیال وان را باز می کند تا از شگرد اصلی خود - ضد حمله - بخوبی استفاده کند. او در تمرینات این هفته فقط روی همین نکته کار کرده : توپ را بقاپ ، با همه وجود و سرعتت در فضای خالی روی طول حرکت کن - عرض را حذف کن - عمق را ببین ، یار را ببین ، هدف را ببین . با شرکت اوزیل ، دی ماریا ، بنزما ، کونترائو و با هنرمندی رونالدو و یک مهره نامرئی و مخفی با انرژی پایان ناپذیر بنام خدیرا یک هافبک بین دو باکس که شکل بازی اش برای کمک به مورینیو در نتیجه گرفتن در این دو دیدار بسیار تاثیر گذار خواهد بود اما مورینیو مشکلاتی را هم در تیمش دارد .

*رئال انرژی پارسال را ندارد و در دیدارهای پرفشار افت آنها در نیمه دوم کاملا محسوس است . در این میان اوزیل که کارگردان اصلی تیم محسوب می شود عملایک بازیکن چهل و پنج دقیقه ایی است که از دقیقه شصت به بعد توان فوت و فن و ریزه کاری های نیمه اول را ندارد . عموما استراتژی و مدل بازی تیم مورینیو به یک شصت دقیقه و سی دقیقه تقسیم میشود . نکته مثبت او برخلاف گواردیلا و تیتو ( رورا ) اینست که زود و بموقع تعویض می کند .

*اگر در چهل و پنج دقیقه اول تیم خیلی عقب باشد ژوزه سریع بین دو نیمه دست به تغییراتی خواهد زد اما اگر نتیجه مورد نظر تا دقیقه شصت بدست نیاید جابجایی های اساسی او حول و حوش این زمان رخ خواهد داد.  مشکل دیگر مورینیو آسیب پذیری تیم روی ضربات ایستگاهی و عمق دفاع تیمی در زمان حمله است دو جایی که دورتموند و یونایتد و حتی تیمهای متوسط به آنها ضربه زده اند اما مورینیو می تواند خوشحال باشد بارسا تیمی نیست که بتواند از این دو نقطه به آنها ضربه بزند و این یکی از نقطه ضعف های بارسا ست .ژوزه حتما به بچه هایش تاکید کرده تا می توانید از بارسا خطا و کرنر بگیرید و همه برای سر زدن جلو بکشید .

*ترکیب رئال مشخص است فقط باید دید ژوزه از په په ناآماده که اتفاقا همیشه جلوی بارسا انگیزه ایی مضاعف داشته استفاده خواهد کرد یا نه. به احتمال زیاد په په و واران در وسط خواهند بود و راموس به راست خواهد آمد. این تغییردو حسن را برای رئال خواهد داشت ژوزه در ضربات ایستگاهی میتواند از ضربات خطرناک تواما این دو استفاده کند به اضافه اینکه راموس در حالت تهاجمی مهره موثرتری نسبت به آربلووا است و سانترها و پاس های طولی سالمتری را هم میتواند ارسال کند.  گرچه این یکی دو روز روی کاکا خیلی مانور داده شده اما این از آن آدرس دادن های گمراه کننده است . بعید است ژوزه از ابتدای کار او را در ترکیب ثابت قرار دهد . بقیه آرایش همان ارنج همیشگی است .

* مورینیو با استراتژی استراحت - مسابقه - استراحت - مسابقه با نیمکت نشینی نفرات اصلی و کلیدی در بازی دپورتیو و مسابقه لیگ بارسا خودش را آماده این دو بازی حیاتی می کند اما هر چقدر مورینیو به حملات حریف و ضد حملات تیمش دل بسته ، استراتژی بارسا ممکن است بکلی متفاوت از آب درآید .

* بارسا بازی را ۱-۰ بنفع خود شروع میکند چون میداند ۰-۰ آنها را به مرحله بعد خواهد برد پس احتمال دارد از همان ابتدا ، بازی را به اصطلاح بکشد و آنرا از ریتم و نفس بیاندازد طوریکه از سوراخ دو باره ایی مثل  میلان گزیده نشوند . تیکی تاکا را در پنجاه متر وسط زمین پیاده کرده  و بسمت دو  بیست و پنج متر آخر نمیرود  تا رئالی ها از بلوک دفاعی خود خارج شده ، فضای کافی به مسی و اینیستا داده شود.  این بدترین سناریو ممکن برای تیم مورینیو است. این دیدار احتمالا یک مهمان ویزه ایی هم خواهد داشت ، سر الکس  که  می خواهد تصویری بسیار نزدیک و مشابه با رئال هفته آینده در اولدترافورد را ببیند با همان فرمت و مدل و شیوه بازیگری